یاصمن و نو ملللت فعلا ^.^

یاصمن و نو ملللت فعلا ^.^

من نه افسردم نه تنهاعم نه ضد اجتماعیم،فقط همیشه تنهاییمو بیشتر از تو جمع بودن دوست داشتم.
همانا ما همان تلگرامی ها هستیم.

فایلینگ
آخرین مطالب
دیلی پیوندز




آشنا که هستید با ایشون،نه اسمش شراره اس نه موهاشو عروسکی شونه کرده و ع این حرفا ولی چون دوس داشتم یه عکس آپلود کرده باشم همراه این پستم اینو انتخاب کردم دیگه

نمیدونم چرا عنوان این مطلب همون آهنگ خزس که کل دوران بچگیم تو تولدا باهاش میرقصیدم ولی به شدت منو یاد معلم ریاضی دوم راهنماییم میندازه که باهاش رفتیم مشهد که اونم اسمش شراره بود و براش میخوندیم شراره بده یه بوس امشب به من و نه تنها تو شبم بهمون بوس میدادو تنگ بازی در نمیورد بلکه تو روزم میداد(من خیلی نمکم میدونید دیگه)

آره خلاصه چون من اصولا آدم گسسته ایم حال ندارم ع این متن طولانیو تو کانال بنویسم و چون با لپتاب میام تو وبلاگم پست میذارم و تایپیست قهاریم و این کار تو خونمه اصن اینجا پست طولانیم میاد

{با دو انگشت تایپ میکند}

گفتم گسسته،امتحان گسسته داشتم و انقد حالم به عن بود که نه تنها عنه تو برگمم منتقل شد بلکه در ظاهر و رنگ رومم منتقل شد به شدتی که مراقب گف مومن پور مثنکه دوباره سرم لازمی و برگمو داشت به زور ازم میگرف که بفرستتم خونه که خب چون من قیافم عین این درس خوناس و نمیخواستم رویای مراقبمون از درس خون بودنمو خراب کنم هی اصرار میکردم که نه تورو خدا خانم من صفه سومم مونده که بهم گفت امتحان دو صفه بیشتر نیس چی کص میگی و فرستاد منو پایین.

قَرَض از گذاشتن این پست(نمدونم چجوری اون قرضی که میدونید چی هستو مینویسن) این بود که میخواستم به ممبرای کانالم بگم بیاید برای پست جدیدم کامنت بذارید و چون پست جدید نداشتم مجبور شدم این کص و شریاتو پست کنم تا همون کاری که گفتمو بکنم.

پایان

لاو یاصمن

۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۶ ، ۱۲:۵۸
یاصمن blah blah

راستش از آخرین باری که تو وبلاگم نوشتم انقد میگذره که الان همچین خجالت برم داشته و با لباس رسمی دارم مینویسم.یکم بگذره حالا با زیر شلواری پست میذارم.

خلاصه که سلام چرا از این شکلکا نداره که دست تکون میدن؟(میهن بلاگ داشت -ـ-)

یه دین دیرینه ی همه ی وبلاگ نویسا این بود که خودشونو تو پست اولشون معرفی میکردن،صفحه اول شناسنامه رو میریختن تو پستای اولشون.من این دینو هیچوقت به جا نیوردم الانم نمیارم به رو خودمم نمیارم که نصفیتون از تلگرام میشناسین منو.

یکم نوشته های اینجا با چنل فرق داره طبیعتا،شاید خوشتون نیاد اصلا.هر چی که مینویسم لزوما تو زندگی حقیقیم ریشه نداره.

نظر و ایناعم خواستید بذارید که خب چرا نخواید بذارید؟مورد آزار و مالش های فیزیکی قرارتون ندادم که(اینجا همونجاییه میگم روم نمیشه با زیر شلواریم بیام)

همین الان که دارم اینو مینویسم خبر دادن تلگرام آزاد شد که آقا صد سال به این سال ها

کلام آخر اینکه اینجا یه جور دیگه مینویسم

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۶ ، ۱۸:۳۵
یاصمن blah blah